سلام ممنون از اینکه جواب سوالمو دادین تو سوال اولم گفته بودم که :الان نزدیک یک ساله نامزد کردیم خواستگارای...
مهشید ( تحصیلات : دیپلم ، 19 ساله )
سلام ممنون از اینکه جواب سوالمو دادین تو سوال اولم گفته بودم که :الان نزدیک یک ساله نامزد کردیم خواستگارای زیادی داشتم ولی توی شرایطی بودم که نمی تونستم من قبل نامزدیم که مجرد بودم مشکلاتم بیشتر از این بود ولی سعی میکنم فراموش کنم نباید هیچی از دوران مجردیم بهش میگفتم اشتباه کردم ولی از طرفیم می ترسیدم از کسی بشنوه اونجوری بدتر بود.
مشاور (hassan najafi)
خواهر گرامی ما سوال قبلی را در ایمیل به شما جواب دادیم . اشتباه شما مطرح کردن این مسائل مخصوصا در دوران مجردی بوده است . شما به هر حال نباید حتی کوچکترین چیزی از ارتباطهای خود می گفتید . مردان به جهت غیرت مردانه حاضر به کنار آمدن با این مسائل نیستند . به هر حال سعی کنید اکنون در پی این باشید که اعتماد او را جلب کنید . روحیه معنوی را در خود افزایش دهید . باید از گذشته خود توبه کنید و از خدا طلب مغفرت و بخشش کنید . خداوند یقینا کسانی که خالصانه به درگاه او می روند را مورد رحمت و لطف خود قرار میدهد . سعی کنید با خدا آشتی کنید و واجبات را انجام دهید . همین روحیه عبادی و بندگی شما به درگاه خدا ان شاء الله این مشکلات را اصلاح می کند . و اعتماد را به اطرافیان مخصوصا همسرتان بر می گرداند. به او بیشتر محبت کنید و به او کمک کنید تا مواردی مانند سیگار و ... را ترک کند . زیاد به او گیر ندهید بلکه با محبت می توانید این مسائل را حل کنید . باید گذشته خود را کاملا فراموش و زندگی نویی را برای خود ترسیم کنید . این گذشته یا بدلیل بی توجهی خود شما بوده و یا بی توجهی والدین . به هر حال آنچه گذشته است گذشته . شما از حالا تصمیم بگیرید و به همسرتان نزدیک شوید . اگر امکانات مقدماتی زندگی جور شد هر چه زودتر به زندگی بروید و زندگی خود را آغاز کنید . تنها تاکید ما اینست که زندگی خود را حفظ کنید و از نو برنامه ریزی کنید . او را تنها نگذارید تا به سراغ موارد منفی بازگردد و حمایتش کنید . در صورت سوال در همین بخش بنویسید .
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}